کمی دقت لازم است که این امور را غیر واقع و باطل دانست و معلوم می شود که چقدر تناقض گویی در این بیان ها و نوشته ها وجود دارد .

اولاً : معلوم نمی شود که کوندالینی چیست ؟ و اینکه در کلامی آن را یک چیز که توسط امر و اراده خالق ایجاد می شود و در کلامی دیگر آن را خالق و با اراده مستقل می دانید و در موردی دیگر آن را یک چیز مخصوص انسان می دانید ولی در جایی دیگر آن را در تمام اشیاء موجودات سیریان می دهید . پس آن را در غیر موجودات هم است پس چگونه ممکن است هم خالق باشد و هم غیر خالق و اگر خالق است و هیچ نیرویی آن را وادار به کاری نمی کند و همه چیز را خلق می کند چطور در کالبد جسمانی انسان احتیاج به 720 میلیون همکار به نام نادی دارد

ثانیاً : در مواردی جایگاه آن را در قلب می دانید و در موردی دیگر جایگاه آن را در ستون فقرات می دانید و در بیان دیگر آن را حافظ ستون فقرات می نامید پس خود شما هم نمی دانید در کجا وجود دارد و شاید برای سر در گم کردن اطرافیان خود بیان می کنید .

ثالثاً : شما در آیین مسیحیت اسم آن را روح القدس نامی دید . اما روح القدس یک حقیقت درونی که متعلق به انسان باشد نیست بلکه در بعضی از روایات اسلامی روح القدس ملکه الهی است که وحی و حقیقت الهی را به پیامبر حق و حقیقت حضرت مسیح (علیه السلام ) نازل کرد و فرامین الهی را بر آن حضرت متجلّی نمود و ربطی به درون انسان ندارد

رابعاً : شما می گویید که در کتابهای آیینی و الهی در مورد این مسئله صحبت شده است ولی چطور در هیچ یک از کتابهای الهی که بر پیامبران راستین نازل شده است در مورد این مسئله چیزی یافت نمی شود و با توجه به اینکه هم تعداد این بزرگان زیاد است و هم از اول خلق بوده اند و پیروانان آنان هم به این مسئله اشاره نکرده اند .